بازگشت
پیروزی حزب واحد در وحدت حرف و عمل آن است
داکتر آرین داکتر آرین

تشکیل حزب واحد بمثابه ثمره یک وحدت تاریخی رویداد بزرگ و آینده ساز در زنده گی سیاسی میهن و مردم ماست، به ویژه برای زحمتکشان، روشنفکران، وطنپرستان و همه آنانیکه به ترقی، تجدد به دموکراسی و عدالت  اجتماعی می اندیشند.

ماهیت فعالیت حزب واحد، سنن انقلابی مبارزان پیشین، وطنپرستان و تجددگرایان و تاریخ افتخار آمیز انقلابییون سده گذشته را در بر میگیرد، کار و کارنامه های آنان را ادامه میدهد و رویای شهدای راه آزادی، دموکراسی، عدالت و انسانیت را تحقق میبخشد ووارث همه رویدادهای ترقی خواهانه تاریخ افغانستان است.

اگر به تاریخ جنبشهای میهنی و مترقی سده گذشته میهن ما دقت نمایم وعوامل خارجی آنرا نادیده بگیریم، مبارزان مشروطه خواه بنابر سازش و شیطنت بعضی از خائنین به دولتهای ارتجاعی و استبدادی، نا امید و ناکام شده، اعضای آن به سیاه چالها انداخته شد و به دهن توپ ها بسته گردیدند، نهضت مترقی امانی بازهم درنتیجه سازش و خیانت دوستان وفاداراو سرنگون گردید و حاکمیت "ح د خ ا" بخاطر وحدت شکنی ها، خودخواهی ها و خود محوریها درمیان حزب، مزه شکست و سقوط را چشید، که بعد از آن، چندین سال طول کشید تا تفرقه هایکه توسط از خود و بیگانه پدید آمده بود با گذشت زمان از میان برداشته شود و حزب واحد از نو برپایه دموکراسی، تجددگرائی، عدالت خواهی و انسانگرائی پا به عرصه وجود بگذارد که این وحدت سرنوشت ساز پاسخ روشن به آنانی بود، که تفرقه میافگندند و خواست اعضای حزب واحد را نادیده گرفته وبه آن وقعی نمی گذاشتن وحتا چنین وحدتی را مردود میشمردند، از طرف دیگر این وحدت جواب به سیاست های مفتضعانه بود، که نه تنها نتوانستند ازاین وحدت جلوگیری کنند، بلکه به ناکامی روبرو شدند، از این رو شگفت آور نیست که اعضای پرافتخار حزب واحد به رغم فعالیتهای خصمانه، حسادتها و عقده گشاهی های مخالفان حزب و دشمنان مردم، از این وحدت آینده ساز چون مردمک چشم حفاظت میکنند و آنرا ضامن پیروزی های بیشتر و تابناکتر خویش در آینده میدانند.

تشکیل حزب واحد و ماهیت این دستآورد بزرگ را در این واقعیت باید جستجو کرد، که در دوران پیچیده تاریخی حاضر آغازگر، گره گشاه و راه گشاه برای وحدت تمام احزاب چپ وطنپرست بوده و راهی را بسوی تشکیل جبهه چپ باز نمود، این حزب که در ستیزه های توفنده زمان با اشکال رنگارنگ ذهنی گریها، خودمحوری ها، خود خواهی ها و خود بزرگیها دست وپنجه نرم کرد و به خواست اکثریت مطلق اعضای آن پایه گذاری شد، درست بخاطریکه، چه در گفتار و چه در کردار باهمدیگر صادق بودند و پیوسته منافع مردم، میهن و جامعه را مد نظر داشته وحدت و اتحاد با متحدان را شرط اساسی دستیابی به آزادی های راستین، دموکراسی و ترقی میشمردند و به همین اساس هم بود که پرچم مبارزه متحد، فراگیر، مشترک وواحد را به دست گرفته و برافراشت.

رفقا! در حالیکه فراخوان وحدت رفته رفته در صفوف احزاب چپ و شخصیتهای با اعتبار سیاسی و همه وطنپرستان بازتاب میآبد، مبارزین آگاه بکدیگر نزدیک شده براختلافات فائق آمده و راه مبارزه مشترک را آغاز نموده اند، سرو صداهای تفرقه با انعکاسات و پیامد های مختلف و متفاوت در میان روشنفکران زمزمه میگردد، که یقیننا در صورتیکه واقعیت داشته باشد، عواقب خطرناک و خانمانسوز خواهد داشت، ادعانامه های مورد بررسی قرار میگیرد، ملامتهای نشانی و سلامتهای برجسته میگردد و اگر این سروصداها خالی از حقیقت باشد، در آن صورت برای حزب واحد این تبلیغات از طرف بعضی از حلقات ضد ترقی و دموکراسی کاملا قابل فهم و طبعی است زیرا رژیمها و احزابی که بعد از رژیم دموکراتیک و "ح د خ ا " در افغانستان یکی پی دیگری آمده اند، نتوانسته اند برای میهن، مردم و جامعه مصدر خدمت شوند و در مقابل مظهر فساد، ظلم، ستم، بی عدالتی، غارت و چپاول نیز شده اند، یگانه نیروی که میتواند مردم و میهن را نجات بدهد و تجربه خدمت و آبادی میهن را دارد نیروهای وطنپرست اعضای سابق حزب دموکراتیک خلق افغانستان است، بدین سبب روشن است که این دشمنی و تبلیغات ضد در اکثر برآمد های مقامات دولتی و نیروهای تاریک اندیش و احزاب نام نهاد گوناگون و عناصر ضد ترقی و عدالت بدون پرده وتحریف شده بازتاب میگردد وبه هر تناسب که وضع نیروهای مترقی بالا میگیرد به همان تناسب موضعگیری های دشمنانه نسبت به حزب واحد و تمام وطنپرستان بیشتر دیده میشود سنگ اندازی ها، مخالف خوانی ها، افترا ها، توهین ها، تهدید ها، دروغ ها و لجن پراگنی ها و حمله ها شدت میآبد، ارگانهای نیرومند تبلیغاتی و نهاد های ذینفع در فساد، قاچاق و چپاول مردم وتجزیه افغانستان به صدها روزنامه و ده ها دستگاه رادیو و تلویزیون را در خارج وداخل توسط اشخاص مزدور وبی مسوولیت و خود فروخته ایجاد و به زبانهای رسمی کشورما شب و روز برضد نیروهای اصیل میهن ما بسیار مزورانه و روباه صفتانه تبلیغ نموده و افکار عمومی مردم ناآگاه و کم آگاه و بیخبر را علیه صدیق ترین فرزندان افغانستان مسموم میسازند، آشکار است که همه این ادعاها و نامها مانند صدها هزار تهمت و افتراح دیگر دروغ مطلق است، ولی واقعیت تلخ این است که تابه حال توانسته اند از آن بهره برداری نمایند و تلخ تر از آن هم که این تبلیغات و عمال آنها توانسته اند تا یکتعداد از وطنپرستان دیروز را فریب بدهند یکتعداد را فلج نموده و یکتعداد را هم به جان هم انداخته و میان آنها تفرقه ایجاد نمایند و به عکس العمل های غیر عاقلانه تحریک نموده و حتا آتش تفرقه را میان اردوی نیروهای راستین میهن میخواهند شعله ور سازند که هدف نهایی آنان از پا درآوردن وطنپرستان و درهم شکستن وحدت میان نیروهای مترقی است.

ما به اندازه کافی در این زمینه ها تجارب غنی و با ارزش را داریم و بسیار خوب ابعاد خطرناک و آینده این توطعه ها را درک کرده میتوانیم و چوب نادرستی وحدت شکنی ها، خود بزرگ بینی ها ، چشم و هم چشمی ها را خورده ایم، باید از تجربه های دردناک گذشته بیشترین پند را گرفته و به اهمیت اتحاد ووحدت آهنین برای عقیم ساختن توطعه های دشمنان مردم و مخالفین حزب واحد پی برد و از افتادن در دامهای خطرناک که یکی از آن شکستن وحدت حزب واحد است بپرهیزیم.

رفقا ! ما باید چنان حزبی را بنیاد گذاری نمائیم که از چنان پایه های استوار و ساختار مستحکمی بهرمند باشد که نه توفان زمان و نه تهاجمات ارتجاع و نه شیاطین قرون هیچ گاه و هیچ کدام نتوانند آنرا به لرزه درآورده ویا میان آن تخم تفرقه بپاشند، حزب ما باید حربه کارآ و برنده در دست تمام مردم افغانستان باشد تا ریشه های تفرقه، فقر و بد بختی را برای همیش بریده و بیرون اندازد، حزب ما باید از تمام طبقات و اقشار جامعه بطور عادلانه و منصفانه پشتیبانی نماید، حزب ما باید جامعه دارای دموکراسی، آزادی و مردم سالاری را پی ریزی نماید و بجا خواهد بود اگر نام حزب ما " حزب متحد، فراگیر و احیای افغانستان" باشد حزب ما که وارث همه رویداد های ترقی خواهانه تاریخ خلق های ما است ریشه های عمیق آنرا باید در تاریخ جنبش وطنپرستانه و عدالتخواهانه میهن ما جستجو کرد، تشکیل حزب واحد بیانگر ضرورت و خواست زمان و مضمون شرایط دوران تاریخی کشورماست، به این علت تصادفی نیست که مخالفین حزب واحد و دشمنان مردم افغانستان بخاطر پیشبرد مقاصد شوم و پلید خویش ناگزیر اند تا به چشم مردم خاک زده و چشمان خویش را حتا در برابر واقعیت های انکار ناپذیر ببندند و به هر شیوه ای توسل میجویند تا در حزب واحد تفرقه ایجاد نمایند.

حاصل سخن اینکه، درس های که باید از این نوشته آموخت این است: حزب واحد تنها هنگامی میتواند رسالت تاریخی خود را ایفا کند که برهرگونه تفرقه ووحدت شکنی به وقت و زمان آن میان صفوف و رهبری فائق آید، وحدت خود را برپایه دموکراسی و دسپلین و بازخواست استوار سازد و به آن بمثابه یک آرمان مقدس، نجات مردم، شگوفایی افغانستان ارج گذاشته و پیوند خویش را با تمام مردم افغانستان نزدیک و مستحکم سازد، از اصل وحدت حرف و عمل باید پیروی کرد، ما باید به وضاحت درک کنیم که هنوز حزب واحد ووحدت آن در مرحله آغازین خود قرار دارد آهنین ساختن و برگشت ناپذیری این وحدت وظیفه اساسی تمام اعضای حزب واحد میباشد این کار دشوار است اما شدنی، باید با استواری گام به گام بدون تزلزل به پیش رفت، شرایط را با هوشیاری ودقت ارزیابی نمود و به آینده با احتیاط و حوصله برخورد کرد از انتقادات، پیشنهادات، طرح ها و اصلاح اشتباهات نهراسید و خشیمگین نشد بلکه در جستجو و پیداکردن شیوه ها و طرق حل مسائل و پرابلمها برآمد و به طرف آینده به جلو رفت، متاسفانه بعضی از رفقا به کندی از زیر بار گذشته و پدیده های منفی و مضر برای حزب ووحدت حزب، کمر راست مینمایند با انتقادات و نظریات بسیار پیش پا افتاده سردرگمی خلق نموده و در پی متوقف ساختن پروسه وحدت می برآیند، من به این باورم که نه همه اینها فهمیده اند که آرمان ما بسیار بزرگ، بسیار صادقانه و بسیار شریفانه است البته تکرار میگویم مقصد من همان اعضای حزب است که نسبت به پروسه وحدت حزب واحد موضعیگیری متزلزل دارند، برخی از اعضای حزب، هنوز از اصل وحدت حرف و عمل پیروی نمیکنند در حالیکه ضرور است تا هرروز دستآورد های ما بیشتر ووحدت ما ژرفتر گردد نه اینکه آنچه را که بدست آورده ایم از دست بدهیم.

رفقا!  من به این باورم که ما همه خوب میدانیم که موفقیت حزب واحد ارتباط مستقیم و با وحدت آهنین آن دارد و این وحدت وقتی ناگسستنی میگردد که تمام اعضای حزب از صفوف تا به رهبری ضرورت آنرا که شرایط امروز میهن ما مطرح مینماید خوب درک کنند تا باعث جلوگیری از خطاها در آینده گردد، ما حق نداریم و نمیتوانیم به حساب منافع حزب، جامعه و مردم اصول و پرنسیپهای حزبی را زیر پا بگذاریم، ما حق نداریم اشتباهات گذشته را یکبار دیگر تکرار کنیم، بلی، فکر میکنم چنین چیزی را نه اعضای حزب واحد و نه مردم بی خبر، بی گناه و بی دفاع میهن در خون تپیده ما، بما اجازه نخواهد داد و اگر عضو از حزب واحد به تفرقه ووحدت شکنی با گذشته و دو رنگی چنگ میزند راهی اعضای حزب واحد با آنان یکی نیست و جدا خواهد شد.

رفقا!  ما سیاست مینمایم " اپارات برای سیاست... نه سیاست برای اپارات است" سیاست ما باید سیاست بزرگ باشد - سیاست بزرگ روند آغازشده، پایه دار و برگشت ناپذیر است که از گردانندگان آن شجاعت فراوان، ایمان محکم، قول ستوار، پیگیری در اهداف، صداقت در کار و پیاده نمودن حرف به عمل راخواستار است، زیرا صحبت اصلی برسرمنافع و خوشبختی میهن ما، مردم ما و پیروزی وسربلندی حزب ماست، ما سیاست بزرگی را آغاز نموده ایم و مکلف هستیم آنرا تا فرجام برسانیم، تمام اعضای حزب واحد مسوولیت دارند تا در این راستا سیاست فعال را بپیش ببرند، بجای اینکه از کوچکترین تفاوت نظرها و طرح ها بزرگترین پرابلمها را بسازند باید توانائی حل مسایل را پیدا نموده و آنرا به یکی از معیارهای عمده و پختگی سیاسی شان مبدل سازند.

پایان سخن اینکه: ایجاد اختلافات در استراتیژی ها و گزیدن تاکتیکها، تفاوت نظرها، برخوردهای متضاد نسبت به قضایا، طرح های متفاوت در تمام احزاب، سازمانها و دولتها یک پدیده طبیعی است و اختلاف نظرهاست که زمینه را برای تسریع حرکت به پیش مساعد میسازد و در نتیجه بحث و مباحثات بهترین نظر را میگزینند به این ترتیب از " کاه ، نباید کوه ساخت" و " گنجشک را لازم نیست با توپ زد" واین اختلاف نظرها ماتم بزرگ هم نمی باشد، بلکه باید به موقع به حل آنها پرداخت، اندیشه و عمل مشترک خویش را باید در جهت حل مسایل مبرم واساسی باید متمرکز ساخت، آرمان ما آنقدر بزرگ است که بروز چنین تفاوت نظرها در دریا قطره بیش نیست، اگر در یک سخن آنچه راکه هوشدار میدهم و میخواهم بگویم و آنرا خلاصه ساخت باید گفت که: پیروزی حزب واحد دروحدت حرف وعمل آن است، امروز دنیا بسوی ما مینگرد و مردم از ما امیدها دارند، اعضای حزب دیگر ازاسارت اندیشه های گذشته آزاد اند درموارد مختلف وحل پرابلمها ازحزب توضیحات روشن خواسته و نمی خواهند کمافی السابق مشکلات وپرابلمها پوشیده، حاد وناحل باقی بماند ازطرف دیگرمخالفین و منافقین که از روی کینه و حسادت به ما نگاه میکنند به ما افترا میزنند و دروغ ها اختراع میکنند و با بسیار دقت پروسه وحدت حزب واحد را تعقیب مینمایند، که آیا ما از این پروسه سرآفراز بدر می آیم یاخیر، درانتظاراند و غیبگویی ها مینمایند، به این علت است که ما باید با تمام مساعی با تمام قوت وبا تمام تجربه و شایستگی های که داریم به آنها بهترین پاسخ را ارائه کنیم و این پاسخ شایسته و رسیدن به سرانجام نیک و موفقیت آمیز در گسترش فضاینده نفاق شکن و پیروزی آفرین وحدت ما نهفته است.

تاریخ آینده نشان خواهد داد که حزب واحد سرافراز و سرخ رو از این آزمون بزرگ تاریخی بدر خواهد آمد و یا عکس آن، محکوم آینده گان شده و نفاق افگنان در کار خویش موفق خواهند شد، اگر چنین شود ضربه محکمی است که به روند ترقی  دموکراسی در میهن ما وارد میشود روحیه وطنپرستان را میشکند و توان پیکار را از آنان سلب مینماید که در نتیجه ای این "تسلیم بدون نبرد" به فالبینی های مخالفین مریض ومزور، به آنانیکه انتظار شرمنده گی، سرنگونی و نابودی کامل مارا دارند نیروداده وحرف شان را تصدیق مینماییم، از طرف دیگر بی علاقگی نسبت به مبارزه، سراسر حزب را فرا خواهد گرفت، شوق وفا و ایمان اعضای حزب خدشه دار شده رکود و جمود قابل پیشبینی است، حزب اکثر مواضع خویش را از دست داده و اعتبار سیاسی آن سخت صدمه میبیند، پیگیری و قاطیعت وطنپرستان ضعیف و حقانیت تاریخی آنها به بازی گرفته شده و زیر سوال میرود و درنتیجه آشکارخواهد شد که دشمن را نه در بیرون، بلکه در میان خویش باید تشخیص نمود./


August 5th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بازگشت
گزیده مقالات